با تشکر از امیرشفیق جعفری :
دهانت را مي بويند
مبادا که گفته باشي دوستت مي دارم
دلت را مي بويند
روزگار غريبي ست نازنين
و عشق را کنار تيرک راه بند تازيانه مي زنند
عشق را در پستوي خانه نهان بايد کرد
در اين بن بستِ کج و پيچِ سرما، آتش را به سوخت بارِ سرود و شعر فروزان مي دارند
به انديشيدن خطر مکن
روزگار غريبي ست نازنين
آنکه بر در مي کوبد شباهنگام، به کشتنِ چراغ آمده است
نور را در پستوي خانه نهان بايد کرد
آنَک قصابانند بر گذرگاه ها مستقر، با کُنده و ساطوري خون آلود
روزگار غريبي ست نازنين
و تبسم را بر لب ها جراحي مي کنند، و ترانه را بر دهان
شوق را در پستوي خانه نهان بايد کرد
کباب قناري بر آتش سوسن و ياس
روزگار غريبي ست نازنين
ابليس پيروز مست، سورِ عزاي ما را بر سفره نشسته است
خدا را در پستوي خانه نهان بايد کرد... ( احمد شاملو )
0 نظرات :: نازنين
ارسال یک نظر
==> *** لطفا نام خود را در قسمت (نظر به عنوان : ) نام و آدرس اینترنتی وارد نمایید . *** <==