BeNiFuN

آخرین مطالب ارسال شده

نگاهی دیگر به زندگی
آهنگ پرسپولیس خسته از زنده یاذ فرزین (درخواستی)
کیکهای عروسی میلیون دلاری شیخ های عرب
با اين ساختمان به درون بدن يك انسان سالم سفر كنيد
مکالمات تلفنی واقعی ضبط شده در مراکز خدمات مشاوره مایکروسافت (بسیار جالب و خنده دار)
عکس های فوق العاده !
طرح های مبتکرانه برای وسایل منزل
مشهورترین و سرشناس ترین ایرانیان در دنیا
دانلود فیلم های قدیمی ایرانی- قبل از انقلاب
فول آلبوم افسانه (درخواستی)

شعر « لحظه گمشده » اثر سهراب سپهری


شعر « لحظه گمشده » اثر سهراب سپهری – دیوان زندگی خواب ها




لحظه گمشده

مرداب اتاقم کدر شده بود
و من زمزمه خون را در رگ‌ هایم می‌ شنیدم.
زندگی ‌ام در تاریکی ژرفی می‌‌گذشت.
این تاریکی ، طرح وجودم را روشن می‌کرد.

در باز شد
و او با فانوسش به درون وزید.
زیبایی رها شده‌ ای بود
و من دیده به راهش بودم:
رویای بی‌شکل زندگی‌ام بود.
عطری در چشمم زمزمه کرد.
رگ‌ هایم از تپش افتاد.
همه ی رشته‌هایی که مرا به من نشان می‌داد
در شعله ی فانوسش سوخت:
زمان در من نمی‌گذشت.
شور برهنه‌ ای بودم.



ا
و فانوسش را به فضا آویخت.
مرا در روشن ‌ها می‌جست.
تار و پود اتاقم را پیمود
و به من ره نیافت.
نسیمی شعله ی فانوس را نوشید.

وزشی می‌گذشت
و من در طرحی جا می‌گرفتم،
در تاریکی ژرف اتاقم پیدا می‌شدم.
پیدا ،
برای که؟
او دیگر نبود.
آیا با روح تاریک اتاق آمیخت؟
عطری در گرمی رگ ‌هایم جا به ‌جا می ‌شد.
حس کردم با هستی گمشده‌اش مرا می نگرد
و من چه بیهوده مکان را می‌کاوم:
آنی گم شده بود.


0 نظرات :: شعر « لحظه گمشده » اثر سهراب سپهری

ارسال یک نظر

==> *** لطفا نام خود را در قسمت (نظر به عنوان : ) نام و آدرس اینترنتی وارد نمایید . *** <==

سیستم ارسال نامه به مدیر و درخواست آهنگ و فول آلبوم

نام :
ایمیل :
متن پیام :

فرم عضویت

فرم عضویت
نام شما :
نام کاربری :
ایمیل :
کلمه عبور :
تکرار کلمه عبور :
Powered By :JustPersian